مشهور ترین و سرشناس ترین زنان مانکن جهان (تصاویر)
مشهور ترین و سرشناس ترین زنان مانکن جهان (تصاویر)
در این مقاله شما را با مدل هایی از صنعت مد جهان آشنا میکنیم که علاوه بر زیبایی از استعداد فوق العاده ای نیز برخوردار میباشند. شاید دختران زیادی وجود داشته باشند که از آنها زیباتر باشند اما این بانوان موفق شده اند در صنعت مد نام خودرا جهانی و جاودانه سازند.
گیلسی بانچن : او کارش را از سن ۱۶ سالگی و به همراه خواهرش آغاز کرد. او زمانیکه همچنان در حال آموزش بود توسط آژانس مدلینگ مک دونالد حمایت میشد. او لقب پر درآمد ترین مدل دنیا را یدک میکشد و نامش در لیست ثروتمندترین زنان جهان در رده ۱۶ قرار دارد.
آدریانا لیما : او در دوران دبیرستان برند جشنواره های زیادی بوده است و هرگز به مدلینگ به عنوان یک حرفه نگاه نمیکرد. وی در سن ۱۵ سالگی به همراه دوستش وارد این صنعت شد و خیلی زود به شهرت رسید.ا و عنوان سوپر مدل برزیل را در کارنامه خود دارد و رتبه دوم سوپر مدلهای برتر دنیاست.
هایدی کلوم : او در سال ۹۲ و با ورود به مسابقه مدل ۹۲ توانست برنده رقابتها باشد و بعد از آن قرار دادی ۳۰۰ هزار دلاری با یکی از صنعتگران دنیای مد امضا کند. به گزارش ایران ناز عکس او روی مجلات معروف دنیای مد به چاپ رسیده است و علاوه بر مدلینگ در زمینه هنرپیشگی و خوانندگی هم فعالیت دارد.
تیارا بنکز : او کارش را از سن ۱۱ سالگی آغاز کرده است و امروز یکی از موفقترینهای این صنعت است. او یک برنامه تلویزیونی را میزبانی میکند که با نام خودش روی آنتن میرود. به تازگی کتابی منتشر کرده است که رازهای زیبایی درون را برای زنان واکاوی میکند.
کیت موس : او توسط سارا داکاس یک مدیر آژانس مدلینگ است به این صنعت معرفی شد و به خاطر ظرافت اندامش شهرت دارد. او در دهه میلادی یک مدل افسانه ای بود.
نائومی کمبل : او نیز این حرفه را از سن ۱۵ سالگی آغاز کرد و در اواخر دهه ۹۰ میلادی نامش در میان ۳ مدل محبوب دنیا به چشم میخورد و در میان ۶ سوپر مدل جهانی جای داشت . او یکی از موفقترین زنان سیاه پوست در این صنعت است و همواره علیه تبعیض نژادی و پایمال شدن حقوق سیاهان در این زمینه مبارزه میکند.
عکس نیکی کریمی غمگین در برج جشنوار
نشست پرسش و پاسخ فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» با حضور محمدهادی کریمی کارگردان، نیکی کریمی، هنگامه قاضیانی بازیگران و… در حالی در برج میلاد برگزار شد که نیکی کریمی از انتقادهای تند رسانهای به شدت ناراحت بود.
«نیکی کریمی» در نشست خبری فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»:
منبع : مهر
پـای صحبـت سیـروس مقـدم
پركارتـرین كارگـردان دههی 80
از حذفیـات "پلیـس جوان" تا ایـدههای روزنامهای
سیروس مقدم کارگردان ایرانی، فیلمنامهنویس، دستیار کارگردان،
برنامهریز، مشاور تولید و نقاش است. او در بخش کارگردانی مجموعه
های تلویزیونی، سریال هایی چون: به سوی افتخار (۱۳۷۵)، روزهای
زندگی (۱۳۷۷-۱۳۷۸)، مسافر (۱۳۷۹)، پلیس جوان (۱۳۸۰)، دریاییها
(۱۳۸۱)، عروج (۱۳۸۱)، بانویی دیگر (۱۳۸۳)، مزرعه کوچک (۱۳۸۴)،
ریحانه(۱۳۸۴)، نرگس (۱۳۸۵)، پرواز در حباب (۱۳۸۵)، اغماء (۱۳۸۶)،
پیامک از دیار باقی (۱۳۸۷-۱۳۸۶)، روز حسرت (۱۳۸۷)، رستگاران
(۱۳۸۸)، چاردیواری (۱۳۸۸-۱۳۸۹)، زیر هشت (۱۳۸۹)، پایتخت
(۱۳۸۹-۱۳۹۰)، تا ثریا (1390)، چک برگشتی (1391) را در کارنامه خود
دارد.
سیروس مقدم بعد از ساخت سریال "چك برگشتی" در ماراتون نوروزی 91
سیما، حالا به گفتهی خودش استراحت میكند و روزنامه و فیلمنامه
میخواند. دفتر كار او پر از روزنامههای مختلف روز است كه مقدم را
در انتخاب سوژههای بهروز اجتماعی كه با زندگی مردم آمیخته شده
یاری میكند.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، اینروزها هرچند سیروس
مقدم كار تازهای ندارد، اما "پلیس جوان" و "اغما" را روی آنتن
آیفیلم دارد. او "اغما" را یكی از بهترین نمونههای سریالهای
ماورائی میداند و معتقد است كاری با آن شكل و قواره دیگر در
موضوعات ماورائی ساخته نشده است.
درددلهای این كارگردان دربارهی "پلیس جوان" نیز شنیدنی است؛
سیروس مقدم معتقد است، سریالش در زمان پخش از شبكهی سوم سیما،
مهجور ماند. جرح و تعدیلهای زیادی به "پلیس جوان" وارد شد و حتی
تمامی بخشهای مربوط به بیماری ایدز نیلوفر- با بازی میترا حجار-
از سریال حذف شد؛ تا حدی كه حذفیات یك سریال 26 قسمتی به 120 دقیقه
رسید.
اما سیروس مقدم، فضای این روزهای تلویزیون را بازتر و خط قرمزها را
كمتر میبیند: مسائلی كه در "پلیس جوان" خط قرمز بود، دیگر خط
قرمز نیست و حتی جزو سیاستهای سازمان و نیروی انتظامی به شمار
میرود. آن موقع ما اجازه نداشتیم واژهی "ایدز" را به كار ببریم.
همیشه از آن به عنوان یك بیماری مهلك و صعبالعلاج یاد میكردیم.
حتی یادم میآید كه به شوخی به آن میگفتیم "اسمشو نبر".
او معتقد است "تا ثریا" هم مثل "پلیس جوان" گرفتار خط قرمزهایی شد
كه ممكن است چند سال دیگر با همان شكل اصلی و بدون ممیزی بازپخش
شود. با این حال سیروس مقدم از ممیزی شدن سریالهایش در حجم بالا
ناراحت نیست و میگوید: ما فقط زنگ خطر را به صدا در میآوریم؛ تا
زمانی كه مردم من را دلسرد نكنند به كارم ادامه خواهم داد.
مقدم درباره سریالهای نمایش خانگی كه این روزها آمارشان به سه
سریال رسیده با تلخی و شیرینی یاد میكند و ادامه میدهد: نمایش
خانگی، خیلی جاها توی ذوق مردمی زد كه سریالها را میخریدند؛ در
جریان آن، یك سری پردهها دریده شدند و بخشی از اعتماد مردم ریزش
كرد. نمایش خانگی به یك پشتوانه و برنامهریزی 5 ساله نیاز داشت.
او حتی پیشنهادهایی را برای حضور در نمایش خانگی رد كرده است، چون
به قول خودش، ممكن بود نیمچه اعتمادی كه مردم در تلویزیون به سیروس
مقدم دارند، در یك تولید این مدلی با بدبینی و بیاعتمادی مردم
نسبت به او همراه شود.
خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، به بهانهی پخش مجدد "پلیس
جوان" و "اغما" از آیفیلم، گفتوگویی را با سیروس مقدم انجام
داده است.
- تلویزیون یك سری رقیب خارجی مثل ماهوارهها و شبكههای مختلف
دارد؛ یك سری رقیب داخلی هم دارد كه با شبكههای اصلی رقابت
میكنند. این شبكهها شامل آی فیلم، نمایش و شما هستند. چنین
شبكههایی چقدر میتوانند مخاطب را هم از شبكههای ماهوارهای و هم
از شبكههای اصلی تلویزیون را به سمت خود بكشانند؟
فكر میكنم جواب این سوال، در خود سوال باشد. من همیشه گفتهام
هرگاه كه شبكههای ما تولیدات خوب، موضوعات خوب و جذاب داشتهاند،
به دلایل متعدد، انتخاب مردم بودهاند. درست است كه آیفیلم و شما،
كارهای نمایشی پخش میكنند، اما فراموش نكنیم كه تكرار سریالهای
گذشته را دارند و مردم ما انتخابشان سریالی است كه در وهلهی اول
برای بار اول میخواهند با آنها ارتباط برقرار كنند؛ دیدن
سریالهای تكراری برایشان نوعی تجدید خاطره یا ندیدن كارهایی كه
زمان پخش از دست دادهاند است. چنین شبكههایی نمیتوانند هر روز
انتخاب اول آنها باشند، مگر اینكه شبكههای پنجگانه ما تولیدات
خوبی كه بتواند مردم را پای تلویزیون بنشاند و آنها را جذب كنند،
نداشته باشند.
تجربهای كه خود من داشتم این بوده كه حتی در دورهای كه شبكههای
ماهوارهای سریالها و شوهای پرطرفداری داشتهاند، به محض اینكه
یك سریال داخلی خوب پخش شده، مردم كمكم جذب سریالهای داخلی خوب
شدند و اگر هم میخواستند آنها را پیگیری كنند، تكرارش را
میدیدند. دلیل این امر هم مشخص است: ما فرهنگ مشترك و زبان مشتركی
داریم. مناسبات مشترك زیادی وجود دارد كه مردم ما دوست دارند این
اشتراكات را ببینند تا چیزی كه با فرهنگ خودشان غریبه است. منتهی
اتفاقی كه به نظر من میافتد این است كه نوآوری در آنچه به عنوان
سریالهایی كه شبكههای ما درگیرش هستند و پخش میكنند، قطرهای و
اپسیلون اپسیلون، متناسب با شرایطی اتفاق میافتد كه زمانی، شرایط
بازتر میشود و معدود سریالهای بازتری ساخته میشوند. اما باز
شرایط تغییر میكند و سریالها عقبگرد میكنند. این مسیر فراز و
نشیب زیادی دارد. ولی به اعتقاد من، آی فیلم و شما میتوانند
شبكههای خوبی باشند. خود من سریالهایی را كه در زمان پخش از دست
دادم از طریق آی فیلم میبینم و برایم دلچسب است. اما اگر همان
ساعت و همان زمان یك سریال خوب داخلی كه برای اولین بار پخش شود،
انتخاب اولم میشود.
- درنظرسنجیای كه ایسنا بعد از نوروز امسال با مخاطبان تلویزیون
داشت، خیلیها میگفتند ترجیح دادهاند سریالهای آی فیلم را
ببیند. در آن زمان آی فیلم هر روز "همسران"، "پدرسالار" و
"پاورچین" را به همراه چند سریال دیگر پخش میكرد.
شاید اینطور باشد، اما همین مخاطب، "چك برگشتی" را دنبال كرد،
چون به نظرش میرسید "چك برگشتی" هم دیدنی است. ولی شاید سریالهای
شبكههای دیگر ارضایش نكرده و در آن ساعت، سریالهای قدیمی خوب را
دیده است. خود من اگر 20 سال دیگر هم "شب دهم" پخش شود، تكرار بار
پنجم آن را هم میبینم. این نشان میدهد شاید سریالهایی كه در عید
پخش شده نتوانسته آن جذابیتی را كه لازم است برای مخاطب داشته باشد
تا مخاطب تكرار سریالهای گذشته را ببیند. مطمئن باشید اگر در ماه
رمضان چهار سریال خوب پخش شود، مثل سالی كه ما "اغما" را داشتیم،
در كنارش "میوه ممنوعه" بود و عطاران یك سریال طنز داشت، قطعا مردم
ترجیح میدهند سریالهای روز را ببینند و ساعات دیگرشان را برای
سریالهایی بگذارند كه بخواهند تكرارشان را ببینند. اما وقتی این
اتفاق نمیافتد، حرف مردم و نظرسنجی شما نمیتواند اشتباه باشد.
ترجیح خود من هم این است كه اگر سریال جذابی روی آنتن نباشد همچنان
بروم و "پاورچین" را ببینم.
- الان دو سریال از شما روی آنتن آی فیلم است؛ "اغما" و "پلیس
جوان"، این سریالها را دیدهاید؟
بله، من خیلی اتفاقی یك اپیزود "اغما" را دیدم كه به نظرم رسید
نسبت به زمان خودش چقدر آوانگارد است. كما اینكه به اعتقاد من كار
ماورائی با این سر و شكل و به این خوبی دیگر نداشتیم. "پلیس جوان"
را هم دیدم كه برای 12-10 سال پیش است. احساس میكنم خیلی از
چیزهایی كه زمان پخش "پلیس جوان" خط قرمز محسوب میشد، دیگر خط
قرمز نیست.
آن زمان فشارهای زیادی روی ما سازندهها و خود تلویزیون برای پخش
بود، ممیزیهای زیادی داشت، اما الان وقتی بازپخش میشود، میبینم
چقدر به روز است و بحث پلیس اجتماعی، پلیس فرهنگی، مادران خط نجات،
سیاستهای روز نیروی انتظامی هستند كه در آن سریال مطرح شدند، به
نظرم "پلیس جوان" در آن زمان مهجور ماند ولی الان انگار این سریال،
امروز ساخته شده است.
- واقعا به نظرتان مهجور ماند؟ الان كه بازپخش میشود خیلیها از
آن به عنوان یك نوستالوژی یاد میكنند.
بله، اما مقدار زیادی از این سریال به دلیل همین تنگنظریها،
محدودیتها و فشارها پخش نشد. در سریال "پلیس جوان" برای اولینبار
داشت مطرح میشد كه در جامعهای كه زمینههای جرم وجود دارد، هیچ
آدمی در مصونیت به سر نمیبرد و حتی ممكن است همسر یا نامزد یك
پلیس هم كه میترا حجار نقشش را بازی كرد، در معرض خطر باشد و حتی
ایدز بگیرد. من یادم است كه هرجا كلمهی ایدز در سریال به كار رفته
شده بود، آن را درآوردیم و از آن به عنوان یك بیماری صعبالعلاج
اسم بردیم. ولی بعدتر دیدم كه ایدز یك چیز واقعی است كه باید هشدار
داد و آن را كشف كرد.
بعد از این بود كه تلویزیون كمكم میزگرد، جلسه و فیلم راجع به آن
ساخت. یا مثلا اپیزودی داشتیم كه یك پلیس خطاكاری كه اشتباه میكرد
در سریال داشتیم كه كل آن اپیزود در آن زمان حذف شد. اما الان خود
نیروی انتظامی جزو سیاستها و سفارشهایش است. حتی یك واحد به نام
197 دارد كه واحد شكایت از پلیسهایی است كه اشتباه میكنند، مردم
میتوانند زنگ بزنند و اشتباهات پلیس را مطرح كنند. اپیزود ما
اپیزودی بود كه بازرس به ناگهان میآید تا از كلانتری بازدید كند،
اما ناگهان متوجه میشود كه بینظمیهایی وجود دارد و پلیسی هست كه
احتمالا رشوه گرفته و تیم پلیس اصلی ما یعنی شهاب حسینی و فرهاد
اصلانی، كشف ماجرا میكرد و ما پلیس خوب را هم نشان دادیم. ولی آن
موقع یادم است كه ممیزی شد و این قسمت درآمد. خیلی چیزهای دیگر در
آن سریال بود كه ممیزی شد. اما این كه میگویید بعد از 12-10 سال
همین نسخهای هم كه پخش شده، جزو نوستالوژیهای مردم است برای خود
من هم جالب است.
- خیلی از مردم هنوز هم این سریال را میبینند.
بله، اما در زمان پخش خودش این سریال خیلی مهجور ماند و در واقع
یكی از دلایل مهجور ماندنش این است كه بعد از 12-10 سال، اولینبار
است كه میبینم بازپخش میشود. "پلیس جوان" جزو سریالهایی بود كه
حتی پخشش تكرار نشد. با وجود این كه اكثر سریالهای ما 2 یا 3 بار
تكرار میشدند، پخش "پلیس جوان" هرگز تكرار نشد. سریال دیگری به
اسم "بانوی دیگر" دارم كه آن هم تكرار نشد و احتمالا آیفیلم پخشش
میكند. این سریال نوروز 85 پخش شد.
- ممیزیهای "پلیس جوان" زیاد بود؟
بله، چیزی حدود 30-120 دقیقه از كار حذف شد. بخشهای مریضی نیلوفر،
بیماری او، دلایل بیماریاش و نقدهایی كه از سیستم پلیس شده بود،
دچار جرح و تعدیل شد. من فكر میكنم "تا ثریا" هم مثل "پلیس جوان"
شود و یكی دو سال آینده به این نتیجه برسند كه خودشان پكیج كامل را
بیرون بدهند.
- پكیج كامل "پلیس جوان" را در آیفیلم نشان ندادند، نه؟
نه، برای این كه پكیج كامل را نداشتند؛ دور ریخته شد یعنی نسخهای
از آن وجود ندارد كه بخواهند ارائه دهند. هیچ چیزی از آن چیزی كه
ممیزی میشد و صلاح دیده شد در "پلیس جوان" پخش نشود، وجود ندارد.
- احتمالا اگر بخواهند الان این سریال را دوباره بسازند این مسائل
جزو خط قرمزها نخواهد بود.
نه، هیچ كدامشان خط قرمز نیست. اینها جزو سیاستهای نیروی
انتظامی است. كارهایی كه به خود من سفارش میدهند این است كه یك
پلیس را كه دچار اشتباه میشود را نشان دهیم تا ارزش پلیس خوب
معلوم شود ولی آن موقع نمیشد از آن چیزی گفته شود.
- از HIV هم چیزی نگفتید؟
نه، از آن به عنوان بیماری صعبالعلاج اسم میبردیم، خودمان به
شوخی میگفتیم "اسمشونبر". اما این درست زمانی بود كه بحث این
بیماری به شكل علمی مطرح میشد و به همین خاطر هم به قصهی ما آمد.
- چطور اینقدر داغ در آن زمان به سراغ ایدز رفته بودید؟ آن زمان
هنوز خیلی از این بیماری خبری نبود.
من همیشه گفتهام كه هنرمندان، آلارم نظام در جامعه هستند، چیزی را
مشاهده میكنند، حرفی را میشنوند با آدمی برخورد میكنند كه ایدز
دارد، این آلارم به عنوان هشدار شروع به زدن میكند و سعی میكند
این هشدار را در كارش مطرح كند. آن زمان بخشی از مدیرانی را كه
خواب بودهاند یا فكر میكنند اسمش سیاهنمایی یا هراس و ترساندن
مردم است نمیدانند كه نپرداختن به چنین موضوعی، پاك كردن صورت
مساله است. من همین چند وقت پیش خواندم كه آمار خطر ابتلا به ایدز
از 21 سال به زیر 15 سال میرسد. روزنامهاش را هم نگه داشتهام؛
این خطر است. ما 12 سال پیش طرح مساله كردیم اما متاسفانه آن زمان
به عنوان ترساندن جامعه یا مطرح كردن مسالهای كه حاد نیست جلوه
داده شد و اسمش از سریال خارج شد. اما این بیماری سرجایش ماند و
رشد كرد.
ما فقط آلارم میزنیم. در "تا ثریا" هم آلارم زدیم كه این جامعه
پولزده است و مردم ممكن است به خاطر پول به هم رحم نكنند. این
مسائل را ما از جیبمان در نیاوردهایم. در خواب هم ندیدهایم،
بلكه از صفحات روزنامهها درآوردهایم. ولی وقتی زنگ خطری میزنیم
به سیاه نشان دادن و تلخ نشان دادن جامعه متهم میشویم.
- جالب اینجاست كه شما استقامت زیادی هم دارید و اگر كارتان ممیزی
شد باز هم سریالهای دیگری میسازید.
این به خاطر این است كه ما برای مردم كار میكنیم. یك نگاه این است
كه سیروس مقدم كار میسازد تا پست بگیرد و بعدا معاون فلان
وزارتخانه یا مشاور فلان وزیر شود. زمانی هم هست كه كار میسازیم
چون معتقدیم به مردمی كه در بین آنها زندگی میكنیم، متعهد هستیم.
مردم از ما سوال میكنند ما كجای این تلویزیون هستیم؟ جای ما
كجاست؟ چرا این آدمها از ما دور هستند و خیابانها و تلویزیون یك
رنگ دیگر هستند و ما چون در این مردم زندگی میكنیم نمیتوانیم
خودمان را از مردم جدا كنیم و بگوییم به ما چه و برویم قصهی یك
سیارهی خیالی را بسازیم و در خلاء پخش كنیم.
- واقعا ناراحت نمیشوید كه كارهایتان تا این حد ممیزی میشوند؟
پوستم كلفت شده است؛ تا زمانیكه مردم من را دلسرد نكنند، ناراحت
نمیشوم. اگر منتقدین، مدیران، مسئولان و سایتهایی كه به جز
خودشان هیچكس را قبول ندارند من را دلسرد كنند زیاد برایم اهمیت
ندارد؛ روزی دلسرد میشوم كه مردم من را دلسرد كنند.
هرگاه تلویزیون قدمی برداشته و به سمت جذابیت به وجود آوردن در
كارهای نمایشی، میزگردها و مسابقاتش پیش رفته و هرگاه كه یك اقدام
خوب صورت گرفته به شدت با آن مقابله شده و مجبور شده عقبنشینی
كند. این سیاست "یك گام به جلو دو گام به عقب" همواره اتفاق
میافتد. "تا ثریا" كاملا یك مسالهی اجتماعی را مطرح میكند و
مردم آن را به عنوان یكی از سریالهای برتر 10 سال اخیر انتخاب
میكنند. اما با هجوم یك سایت رسانه یا آدم بهخصوص، ناگهان یك
عقبنشینی اساسی صورت میگیرد و بخشنامه میشود كه دیگر كارهای تلخ
ساخته نشود. این یك حركت متناق
غـذاهای ابتـکاری برای تحریـک اشتـهای کودکان
دختر 4 ساله من، بسیار بی اشتهاست. خیلی کم غذا می خورد و بیشتر در حال فعالیت است، از لحاظ ظاهری کوچک به نظر می رسد و من نگران سلامتی او هستم، چه باید بکنم؟! این سؤالی است که بسیاری از مادران جوان دارند و گذشته از اینکه این مشکل تنها مربوط به مادران ایرانی نیست، یكی از مهمترین مشكلات و معضلات تغذیه كودكان و نوجوانان رفتارهای تغذیهای نامناسب است كه متأسفانه در بین آنها بسیار زیاد شده است.
تغذیه صحیح، قدرت یادگیری افراد به خصوص كودكان را بالا میبرد و نخوردن صبحانه اثرات منفی در یادگیری آنها دارد. گرسنه بودن و نخوردن صبحانه در مدت كوتاهی مكانیزم همواستاتیك یا گلوكز خون را در سطح ثابت نگه میدارد و به عملكرد طبیعی مغز لطمه وارد میكند. البته جدای اینکه والدین کودک باید به دلایل بی اشتهایی کودکشان پی ببرند و بطور علمی آنها را درمان کنند ولی از یکسری ابتکارات هم می توان کمک گرفت که در تحریک اشتهای آنها ممکن است تاثیر داشته باشد ... تصاویر زیر را ببینید :
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Imageرا انتخاب كنید